شکاف بین تصویر ذهنی و واقعیت سفر

زمان مطالعه: 4 دقیقه

حتما برای شما هم پیش آمده که با دیدن چند عکس فول HD و با کیفیت از مناظر یک شهر یا کشور، تصمیم به سفر گرفته باشید. آن عکس ها و تمامی جزئیاتشان چنان شفاف با شما صحبت کردند که راهی جز پذیرفتن دعوت آن ها برایتان باقی نماند و کول بار سفر بستید. بله ! فقط با چند فریم عکس حرفه ای و خیره کننده. قدرت هنر در همین چیزهاست.

در این مقاله قصد داریم تا به بررسی شکافی بپردازیم که بین آن تصاویر زیبا و مسیر واقعی سفر وجود دارد. شکافی که شاید هیچ وقت به آن فکر نکرده باشید و فقط زمانی که مستقیما با آن مواجه شدید، متوجه شدید که عبور از آن چقدر می تواند سخت باشد. نه هرگز خیال نداریم شما را از سفر کردن بترسانیم، اما کمی به حقیقت سفر نزدیک تر خواهیم شد. این شکاف در مورد سفرهای خارج از کشور بیشتر خودش را نمایان می کند.

مسافرت های قدیم و جدید تا حدی مشابه اند!

از گذشته های دور که مردم با چهارپایان به سفرهای دور و دراز و چندین ماهه می رفتند، سفر ماهیتی سخت و دشوار داشته است و هنوز هم دارد! باور کنید دارد ولی به نحوی دیگر. درست است که به لطف هواپیما و قطار و انواع ماشین ها، ما دیگر چندین ماه در راه سفر نیستیم اما سفر همچنان مقوله ای سخت و پیچیده است. چرا؟ چون سفر یعنی مجموعه ای از چیزهایی که ما از مقصد مورد نظرمان نمی دانیم. و این ناشناخته بودن، سخت به نظر می رسد. بدون شک هم در برابر این سختی، لذت های بزرگی نصیبمان می کند.

تصویر ذهنی و شکاف

درست است در سفرهایی که به خارج از کشور خودمان می رویم، به دنبال دیدن شگفتی های آن کشور و تمام موارد خوبش هستیم اما قسمت کمی دشوار ماجرا این است که ما نمی دانیم دقیقا باید به کجا برویم، با مردم چگونه حرف بزنیم، حتی زبانشان را بلد نیستیم. مسیرها را بلد نیستیم، برنامه غذایمان به هم می ریزد، ممکن است درگیر اختلاف زمانی شویم و از همه مهم تر، تغییر آب و هوا و هزار و یک جور مشکل دیگر. می بینید؟ از زمانی که پا به آن کشور گذاشتید، فقط آن منظره های زیبایی که در ذهن داشتید را ندیدید، بلکه بی شمار اتفاق دیگر در این بین برایتان رخ داد.

منظورمان از شکاف بین تصور ذهنی و واقعیت سفر، دقیقا همین است. باید بدانیم که از زمانی که پا در خاک مقصد می گذاریم، تا زمانی که با تصویر ذهنی خود در آن جا رو به رو می شویم، ممکن است با رویداد هایی که هرگز در تصورمان نمی آید، مواجه شویم. باید این موضوع را به خوبی بدانیم تا وقتی به مشکلات و پریشانی های ریز و درشت در سفر برخوردیم، عقب نکشیم و برای دیدن منظره ی رویایی موردعلاقه خود که به خاطرش کیلومترها از وطن دور شدیم، همچنان مشتاق بمانیم. و خودمان را لعنت نکنیم که چرا به این سفر مزخرف آمدیم. باید بدانیم سفر یعنی رشد، بزرگ شدن و ظرفیت یافتن. سعدی بزرگوار بی راه نفرموده است که :

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی

سعدی

سفر فقط یک تفریح نیست!

ما به اشتباه مقوله سفر را ، یک تفریح  صرف می دانیم. در صورتی که تفریح فقط بخشی از آن است. اگر تا کنون بخش های دیگر سفر را مشاهده نکردیم، شاید واقعا نمی خواستیم ببینیم. چون از سفر انتظار دیگری جز این نداشتیم. ما به سواحل زیبا، مراکز تفریحی، مراکز خرید و اتاق هتل خود راضی بودیم و اجازه ندادیم که سفر کار دیگری برایمان بکند. اجازه ندادیم که آن طور که جناب سعدی گفت، ما را حسابی بپزد تا وقتی به کشور خود بر می گردیم، آدم دیگری شده باشیم. همیشه به آن تصاویر زیبای ذهنی فکر کردیم و از شکاف غافل ماندیم.

چگونه در سفر بیشتر یاد بگیریم؟

بیشترین قسمت آموزنده سفر همان شکاف عمیق است. برای هرچه بیشتر آموختن از سفر باید :

1. با مردمی که فرهنگ متفاوتی دارند رو به رو شویم و طرح دوستی بریزیم.
2. تمام بناهای آن شهر را تماشا کنیم و فقط به دنبال بناهای تاریخی آن نباشیم.
3. سعی کنیم با غذاها ارتباطی هر چند اندک بگیریم.
4. حتی شده دست و پا شکسته بعضی لغات مهم زبانشان را یاد بگیریم و استفاده کنیم و خودمان را در معرض این چالش بزرگ قرار دهیم که ممکن است طرف مقابل هرگز حرفمان را متوجه نشود.
5. به جای اینکه در کنار هر بنا و هر منظره طبیعی فقط و فقط از خودمان عکس بگیریم، بیشتر از محیط و آدم های دیگر عکاسی کنیم. آن وقت وقتی به وطن بر می گردیم، یک گنجینه عالی از آن شهر با خود داریم.
6. یا فقط به شهر های بزرگ و مدرن آن کشور سفر نکنیم و دست کم از یکی دو تا روستا و منطقه فقیرنشین آن هم دیدن کنیم.

• 

• 

یک سفر واقعی چگونه به ما رخ نشان می دهد؟

اگر هدف ما از سفر، سفر به معنای حقیقی آن، یعنی یک مدتی زندگی کردن با فرهنگ، غذا، محیط و امکانات و زبان کشور دیگریست، تجربه کردن تمامی مواردی که ذکر شد، امری ضروری تلقی می شود. به بیان واضح تر ، برای تجربه یک سفر واقعی، شیرجه زدن به عمق شکاف ها بسیار مهم و حیاتی است. و در کنار آن لذت بردن از تمام جاذبه های آن شهر. به طور خلاصه نکته ی مهم این است که تنها برای دیدن جاذبه ها نرویم و به دیگر موارد هم توجه خاص نشان دهیم.

توجه به این موضوع و عملی کردن آن در سفرهای خارجی ، می تواند به کلی کیفیت سفر شما را تغییر دهد. پس منتظر چی هستید؟