این مقاله به شرح مشهورترین جاذبه های فرانسه و خصوصا پاریس می پردازد و در انتها نکاتی را در خصوص سفر به اروپا بیان می کند. اگر به پاریس و خیابان های معروفش علاقه مندید، حتما مقاله ی “پاریس، مدینه فاضله یا شهر عشاق؟” را مطالعه کنید.
فرانسه، کشوری که ارزش بارها دیدن را دارد
” فرانسه هیچ گاه تکراری نمی شود ، ده بار هم که گذار آدم به فرانسه بیفتد، باز هم چیزهایی برای تجربه کردن پیدا می کند. در پاریس لحظه به لحظه می شود تازه شد و چیزهای نو دید.”
از کتاب مارک و پولو / منصور ضابطیان
به نظرم این تکراری نبودن فقط به فرانسه ی شیک و پیک محدود نمی شود. تمام کشورهای دنیا ده ها بار ارزش سفر کردن دارند. مثلا مگر می شود یک بار لبنان را دید و بعد از آن دیگر میل سفر به آن جا در انسان از بین برود. یک شخصی را که با او وارد رابطه می شویم، پس از سال ها دیدن و گفت و گو ، باز هم زاویه هایی از وجودش برای ما پنهان می ماند. این جا که دیگر بحث یک کشور در میان است. کشوری با میلیون ها نفر آدم و سلیقه و فرهنگ که هم نشینی با هر کدام از آن ها برای مسافر، خودش یک درس زندگیست.
فرانسه آنقدر جای کار دارد که با یک قسمت مقاله نمی توان از روی آن عبور کرد. جدا از جذابیت های ساده و کوچک و دلخوشی های رمانتیک گونه اش که قبلا از آن ها حرف زدیم، پاریس سرشار از جاذبه های مهم و شکوهمند است. جاذبه هایی که نمی شود از فرانسه گفت و از آن ها اسمی به میان نیاورد. مکان هایی مانند موزه ی لوور و کاخ ورسای. یا نمی شود از فرانسه و پاریس گفت و از مشاهیرش حرفی به میان نیاورد. ویکتور هوگو، ناپلئون، پروست، بالزاک، رومن رولان، فیلسوف جهانی آقای دکارت و آندره ژید بی نظیر و هزاران چهره ی تاثیرگذار دیگر. قطعا کشوری که چنین انسان هایی به جهان تحویل داده، خوب مادری کردن را برای فرزندان خاکش بلد است. مادری که می توان از او درس های فراوانی فراگرفت و در زندگی به کار برد. پس چه قدر باید سعادت مند باشیم که بتوانیم بارها و بارها به فرانسه سفر کنیم و پای درس ها و قصه هایش بنشینیم.
موزه لوور
تنها مکانی در پاریس که بوی وطنمان ایران را می دهد، همان طور که حدس می زنید، موزه ی لوور است. در این موزه بخشی با نام ایران وجود دارد که گنجینه های ملی و آثار تاریخی ما در آنجا نگهداری می شود. هنگام بازدید از این قسمت موزه، آدم نمی داند احساس غرور کند یا تاسف. غرور برای اینکه تمام آن اشیای گران بها متعلق به خودمان است و در عین حال تاسف برای اینکه نمی توان در خاک ایران از آن ها بازدید کرد. به هرحال این هم یکی از احساساتی است که در پاریس باید تجربه کرد و اجتناب ناپذیر است. ترکیبی از خوبی و بدی یکجا!
“تعداد آثار ایرانی موجود در موزه چنان زیاد است و اندازه ی بعضی از آن ها چنان عظیم است که حیرت می کنم چطور این همه اثر را از ایران به این جا آورده اند. ستون های تخت جمشید به اندازه ی واقعی و سالم تر از آنچه که ما در موزه ی ایران باستان خودمان داریم!….حرصم حسابی در می آید اما کمی که می گذرد و تعداد فراوان بازدیدکنندگان را می بینم و بچه مدرسه هایی که مرتب از مربیان شان درباره ی جایی به اسم ایران می پرسند، حالم بهتر می شود…..”
از کتاب مارک و پولو/ منصور ضابطیان
البته شاید این راهی باشد که بتوانیم توسط آن کمی خودمان را به مردم جهان بشناسانیم. از طریق یکی از مهم ترین جاذبه های پاریس!
کاخ ورسای
یکی دیگر از نشانه های شکوهمند و جاذبه های فرانسه، دهکده ی ورسای است. و در آن کاخ های سلطنتی با قدمت زیادی وجود دارد. این جا پر از شکوه و معماری و مجسمه های خیره کننده است با محوطه ای که کمتر از خود کاخ چشم نواز نیست. ورسای، بزرگ ترین مجموعه سلطنتی جهان است. در سال هایی از قرن هفدهم و هجدهم میلادی، ورسای محل شاهان حکومتی فرانسه بود. این دهکده در اطراف پاریس قرار گرفته و لویی چهاردهم آن را به منظور دوری از شلوغی های پاریس و یکجا جمع کردن ارکان دولتی بنا کرده است. سر انجام هم عهدنامه ی ورسای در همین جا منعقد و منجر به پایان یافتن جنگ جهانی اول شد.
” جدای از ساختمان، محوطه ی بیرونی کاخ ها چنان زیباست که نمی شود محو آن نشد. درخت هایی که به اشکال مختلف تزئین شده اند، مجسمه های زیبا، هزارتوهای شمشادی و یک چمن یکدست که نمی شود، نمی شود، نمی شود، نمی شود روی آن بنشینید و به خواب نروید.”
از کتاب مارک و پولو / منصور ضابطیان
اروپا و هزینه های سرسام آور
برای جا به جایی در پاریس، اگر استفاده از مترو را یاد بگیرید، می توانید خیلی کم هزینه به همه ی جای شهر بروید و از این طریق هزینه های سرسام آور سفر به اروپا را کمی کاهش دهید. اروپا رفتن خرج زیادیبر می دارد اما با کسب اطلاعات مفید از کشورهای آن و انواع هزینه هایشان، می توان کمی این بخش مهم سفر را مدیریت و کنترل کرد. اگر هدف شما از سفر به اروپا ، فقط گشت و گذار و تجربه ی کمی لوکس تر زندگی کردن باشد، خب قطعا هزینه اش کمرشکن می شود. اما اگر مثل کسانی که سفر و تماشای آدم های متفاوت، یکی از دغدغه هایشان است، شما هم با همین قصد سفر کنید، آن وقت دیگر برایتان فرقی نمی کند که شب را به جای فلان هتل لوکس، در یک مسافرخانه بگذرانید. چون روح سفر برایتان اهمیت بیشتری دارد.
سفر به شیوه ای دیگر
حتما هم لازم نیست همه جا را به صورت فیزیکی بگردیم و لمس کنیم. گاهی کمی جست و جو و کاوش در مطالب و تصاویر با کیفیت از جایی که دوست داریم به آن سفر کنیم، می تواند تا حدی کمک کننده باشد. می دانم که اصلا کافی نیست و هرگز جای سفر را نمی گیرد اما حال و هوای آن شهر را که می تواند برایمان ایجاد کند. قطعا کسی که ایفل و محوطه اش را از نزدیک دیده با کسی که فقط عکس هایش را تماشا کرده تفاوت هایی دارد اما هر دو یک ویژگی مشترک دارند و آن هم علاقه است، علاقه به سفر و کشف کردن. این کار یک جورهایی نقد را چسبیدن است. اگر موقعیت و فرصت سفر نیست، خب خوشبختانه قبلا میلیون ها آدم به آن جا سفر کرده اند و برای ما آلبوم ها و تجربیات خود را به اشتراک گذاشته اند.